مهمترین نکته در مورد مهاجرت، شخصی بودن این مساله است یعنی نظرات بسیار متفاوت هستند و اینکه نظرات همه با هم مشابه باشد خیلی معقول نیست. اولا چیزی که من در اینجا مینویسم نظر و تجربه شخصی من هست که فقط در طول فقط 8 ماه به دست آمده است. ضمنا این تجربه فقط مربوط به تورنتو هست نه جای دیگه. علاوه بر این 8 ماه مدت زیادی نیست که آدم بخواد جایی را خوب یا بد بکنه. پس این پست تجربه من هست و دوستان ممکن است تجربیات متفاوتی داشته باشند.
من نکات مختلفی را در زیر مینویسم و ممکن است به تدریج نکاتی را به آنها اضافه کنم. دوستان هم اگر مطالبی به ذهنشون میرسه نظر بدن تا اضافه کنم.
کانادا خوب است چون:-اینجا به حقوق افراد احترام گذاشته می شود.
-آلودگی هوا ندارد
-احترام به قانون وجود دارد(مهم نیست که علتش چیه؟ میخواد ترس از جریمه های سنگین باشه یا فرهنگ جامعه)
-برای همه قشرهای جامعه امکانات خاص در نظر گرفته شده است. معلولان جسمی و ذهنی هر کدام به نوعی امکانات خودشون را دارند. مثلا در اتوبوسها برای سوار و پیاده شدن ویلچرها خیلی راحت پله تاشو دارند. در مورد افراد نابینا و ناشنوا در هر مکانی امکانات خاص در نظر گرفته شده است.
-اینجا معلولین ذهنی و جسمی را مسخره نمی کنند و خانواده هاشون از آوردن آنها توی اجتماع خجالت نمی کشند
-هزینه های درمان و بیمارستان ،رادیولوژی،آزمایشگاه و .. همه رایگان است. به جز داروی بیماران سرپایی که انصافا گرون هست. در مورد بیمه های درمانی و هزینه ها در ایالتهای مختلف قوانین کمی با هم فرق می کنه و این فقط در مورد انتاریو هست.
در مورد افرادی هم که نیاز به دستگاههای خاص در منزل و مراقبتهای پرستاری در منزل دارند همه امکانات توسط دولت تامین میشه و پرستار هم به صورت شیفتی از این مریض مراقبت می کنند.
-اینجا اگر بخواهی اطلاعات در مورد خاص کسب کنی به خوبی هم جور اطلاعات بهت میدن فقط باید بدونی کجا بری .
-اینجا اگر خواستی بری توی پارلمان یا هر اداره دیگه نیازی نیست از مدتها قبل نوبت بگیری و آخر سر هم راهت ندن توی پارلمان و میتونی به راحتی با مسوولین صحبت کنی.
-اینجا از بوقهای ممتد ماشینها و ویراژ موتوری ها خبری نیست چون خیلی کم موتور تو خیابون می بینی
-اینجا برای افرادی که قادر به تامین هزینه هاشون نیستند شرایطی را در نظر می گیرند و دولت خوراک ،پوشاک و مسکن را براشون تامین می کنه.
-اینجا هزینه های تحصیل تا دیپلم کاملا رایگان(به معنی واقعی)است
-اینجا فشارهای مضاعف بر روی بچه ها برای درس خوندن و درگیر کردن پدر و مادر و گرفتن معلم خصوصی و این مسائل وجود ندارد.
-اینجا در بسیاری از مواقع میتونید وسایلی را که میخرید مثل لوازم خانگی و پوشاک و اسباب بازی و... را تا 3 ماه پس از خرید پس بدید یا تعویض کنید( من خودم چند بار این کار را کردم.)
- اینجا به ندرت افراد با هم درگیر میشن و اگر هم مشکلی پیدا کنند میدن دست قانون و وکلا
-تصادفات خیلی کمه چون افراد بر اساس قانون رانندگی می کنند (جریمه ها خیلی سنگینه و به راحتی هم گواهینامت suspend میشه)
-اینجا امنیت خیلی بالا است اگر یک زن به تنهایی نصفه های شب هم بیرون باشه با خیال راحت میتونه مسیرش را طی کنه و خبری از بوقها و متلکهای فراوان نیست. اینجا یک زن از اینکه تنها با یک مرد توی آسانسور باشه هراس نداره.
-اینجا با همون ساعت کار معمول و کمترین حقوق یه نفر میتونه هزینه های اولیه زندگیش را تامین کنه.
-اینجا کتابخونه ها بخش مهمی از زندگی افراد است و سرویس دهی بسیار خوبی دارند. هم مدت زمان طولانی میتونید کتابها را داشته باشید هم گرفتن و پس دادن کتاب و تمدیدش و ...به راحتی انجام میشه.
-اینجا از هر موقعیتی برای شاد بودن استفاده می کنند.
-اینجا آزادی بیان و آزادی عقیده وجود داره همه ادیان در کنار هم هستند و دین ومذهب هیچ تاثیری بر روابط افراد با هم ندارد.
-اینجا از اون بی بند و باری که این همه تبلیغ میشه خبری نیست.
-اینجا اینترنت نیاز به زغال سنگ نداره
- اینجا دروغ و حقه بازی به طور واقعی وقاحت داره.(مسوولین که هیچ در بین مردم عادی هم هنوز قبحش ریخته نشده)
-اینجا ارتباط بین استاد و دانشجو خیلی خوب و مثبت است.
-اینجا تورم خیلی بالا نیست و به طور ناگهانی و یک شبه قیمتها دو برابر و سه برابر نمیشن.
-اینجا از ترافیکهای خیلی سنگین خبری نیست به جز داون تاون که اون هم اکثر مردم با مترو یا اتوبوس میرن.
-اینجا خدمات حمل و نقل عمومی بسیار خوبه.(مترو و اتوبوس)
-اینجا برای افراد معلول و افراد مسن هم اتوبوسهای کوچکی هست که میان در خونه اونها را میبرند و میارند.
-اینجا آزادی پوشش به معنی واقعی آزاده. شما میتونید از افراد با روبنده تا افراد با تاپ و شلوارک توی این جامعه ببینی بدون اینکه کسی کاری به اونها داشته باشد.
- خونه خریدن اینجا خیلی راحت است البته هزینه های مالیات و نگهداریش تا حدودی بالاست
-اینجا هیچگونه ارتباط مالی بین پزشک و بیمار وجود نداره
کانادا بد است چون:-هوای سرد در مدت طولانی سال(که البته افراد مهاجر با علم به این مساله مهاجرت می کنند)
-دلتنگی های افراد در مورد خانواده و...
-هزینه های بالای دارو
-مدت زمان طولانی انتظار در بیمارستانها برای افراد غیر اورژانسی
- گذراندن مراحل سخت تائید بیشتر مدارکی که خارج از کانادا کسب شده اند.(نیاز به پشتکار و حوصله زیاد داره)
-عدم یافتن کار مناسب و مرتبط با رشته خودت در کوتاه مدت
-هزینه های بالای تحصیل در کانادا بعد از دیپلم که البته توسط دولت به طرق مختلف تامین میشه یا به صورت وام و مقداریش هم به صورت بلاعوض. یعنی هزینه بالای تحصیل مانعی برای درس خوندن نیست.
- مالیاتها اینجا بالاست که البته به جاش چیزایی بهت میده که در قسمت اول متن گفته شد.
-اینجا کارهای پزشکی خیلی بیش از حد محتاطانه انجام میشه(نظر منه البته) و باعث میشه که انجام خدمات درمانی به کندی انجام بشه.یعنی به نظر من از اونور بوم افتادن.
- اینجا اگه یه روز سر کار بهت نیاز نداشتن خیلی راحت بهت می گن به سلامت.
حالا به این نکته میرسیم که آیا من راضی هستم یا نه؟
من از انتخاب خودم بسیار راضی هستم و مطمئن هستم که با تلاش بیشتر در این جامعه راه موفقیت برای همه افراد باز است.
من با دید باز نسبت به جامعه کانادا مهاجرت کردم و همه شرایط و مشکلاتی که با آنها پس از مهاجرت روبرو می شدم را به خوبی بررسی کرده بودم،پس با مشکلات و مسائل روبروی خودم و خانوادم به صورت منطقی برخورد می کنم و احساسی تصمیم نمی گیرم. ضمن اینکه همراه کردن خانواده و همراهی آنها هم برای افراد متاهل خیلی نکته حیاتی و مهمی است.
ضمنا من یادگیری زبان را به پس از مهاجرت به کانادا موکول نکرده بودم و این نکته به من خیلی کمک کرد.